تعریف خلاقیت به زبان ساده
شاید تاکنون دهها و صدها بار کلمه خلاقیت را شنیده باشید، بدون اینکه در مورد چیستی آن فکر کرده باشید. در این مقاله میخواهیم خلاقیت را به زبان بسیار ساده تعریف کنیم و ببینیم خلاقیت چیست و چه چیزهایی را شامل میشود. خلاقیت نیز مانند سایر اصطلاحات و مفاهیم علوم انسانی، یک تعریف مشخص، دقیق و منحصر به فرد ندارد. هر یک از صاحب نظران جنبه خاصی از خلاقیت را مد نظر گرفته و براساس آن تعریف خود را ارائه نموده اند. |
به طوری که اگر این تعاریف را لیست کنیم، به دهها مورد میرسد. مسلما برای درک کامل مفهوم خلاقیت باید تمام این تعاریف را مرور کرد. ولی همان طور که گفتم، در این مقاله ما نمیخواهیم مسئله را خیلی پیچیده کنیم و بیشتر میخواهیم به زبان ساده کلیاتی از مفهوم خلاقیت را یاد بگیریم، تا شاید بتوانیم از آن بیش از پیش در امور روزمره زندگی استفاده کنیم. در مقالات بعدی سعی خواهیم کرد از زوایای دیگری به خلاقیت بپردازیم تا بیشتر با این توانایی بشر آشنا شویم.
چند نکته مهم در مورد خلاقیت
بسیاری از مردم برداشتهای و تصورات نادرستی از خلاقیت دارند. این برداشتها باعث شده که آنها خلاقیت را موضوعی پیچیده و دستنیافتی تصور کنند. در زیر سه خصوصیت از خلاقیت ارائه شده که در صورت توجه به آنها میتوان بیشتر با مقوله خلاقیت آشنا و مانوس شد:
1- خلاقیت مختص افراد خاص نیست و همه مردم دارای این توانایی هستند. گرچه سطح آن در افراد مختلف متفاوت است. در واقع خلاقیت چیز عجیب و غریبی نیست، بلکه یکی از خصوصیات و تواناییهای بشر است و ما حتی برخی اوقات بدون آن که شناختی از خلاقیت داشته باشیم، در حل مسائلمان از آن استفاده میکنیم.
2- خلاقیت یک مهارت اکتسابی و قابل یادگیری است. افراد با هر سطحی از خلاقیت، قادر به فراگیری و ارتقاء سطح خلاقیت خود هستند.
3- خلاقیت منحصر به امور و فعالیتهای خاص نیست. بعضی از مردم خلاقیت را منحصر به فعالیتهای هنری میدانند. برخی نیز آن را مختص فعالیتهای سطح بالا و اختراع و اکتشاف میدانند. در صورتی که کاربرد خلاقیت بسیار گسترده بوده و شما میتوانید از آن در کارها و مسائل کوچک زندگی روزمره تا مسائل بسیار پیچیده علمی و در سطح جهانی استفاده نمایید.
برای روشنتر شدن موضوع در زیر دو مثال آورده شده، یکی اتفاق ظاهرا ساده ای در یک روستا و دومی یک موضوع ظاهرا مهم در سطح جهانی:
الاغ و چاه
در روستایی از بد حادثه الاغی به درون چاهی متروک سقوط میکند. عمق چاه زیاد بود و دسترسی به الاغ سخت. اهالی دور هم جمع شدند تا چارهای بیندیشند. هر یک راه حلی دادند.
یکی گفت: چند نفر برویم داخل چاه و الاغ را بلند کنیم و به بیرون از چاه هدایتش کنیم.
دیگری گفت: میتوانیم دور کمر الاغ طنابی ببندیم و آن را بالا بکشیم.
سومی گفت: اطراف چاه را بکنیم و یک سطح شیبدار درست کنیم تا الاغ از طریق آن بیرون بیاید (یک نظر نسبتا متفاوت و خلاقانه!).
ولی چاه بسیار عمیق بود و الاغ بسیار سنگین و بنابراین هیچ کدام از ایدهها عملی نبود. روستائیان وقتی دیدند به هیچ طریقی نمیتوانند الاغ را از چاه بیرون بیاورند، علیرغم میلشان، تصمیم گرفتند الاغ را زنده به گور کنند تا زودتر بمیرد و بیشتر از این زجر نکشد. هر یک بیلی آوردند و با ناراحتی شروع کردند به پر کردن چاه. اما وقتی خاکها روی الاغ میریخت، او خاکهای روی بدنش را می تکاند و زیر پایش میریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا میآمد سعی می کرد روی خاکها بایستد. روستائیان هر چه بیشتر خاک ریختند، الاغ بالاتر آمد و بالاخره در برابر چشمان حیرت زده روستائیان الاغ بدون مشکل خاصی از چاه بیرون آمد!
خلاقیت یعنی توانایی تولید ایدهها و راهحلهای متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات
این تعریف ضمن ساده بودن، ویژگیهای مهم خلاقیت را نیز بازگو میکند. این تعریف از چند قسمت تشکیل شده است:
1- یک مسئله یا مشکلی پیش آمده که میخواهیم آن را حل کنیم.
2- برای حل کردن آن اقدام به تولید تعداد زیادی ایده میکنیم.
3- سعی میکنیم ایدههای تولید شده جدید باشند (قبلا برای چنین مشکلی، این ایدهها ارائه نشده باشند).
4- ایدههای تولیدی برای حل مسئله مورد نظر مناسب باشند و بتوان با انتخاب یک یا چند مورد از بهترین ایدهها، نسبت به حل مسئله اقدام نمود.
فارغ از مبحث خلاقیت و تعریف فوق، به طور کلی، هر فرد وقتی در زندگی با مشکل و مسئلی روبرو میشود، سعی میکند راهحل مناسبی برای آن پیدا کند. این راهحل معمولا یک روش منطقی و معمول است که تقریبا همه مردم از آن برای مسئله مشابه استفاده میکنند. ولی وقتی پای خلاقیت به میان می آید، موضوع کمی فرق می کند. در واقع همان گونه که در تعریف بالا ذکر شد، افراد خلاق به یک راهحل بسنده نمیکنند، حتی اگر آن راهحل کاملا منطقی و مناسب مسئله مورد نظر باشد. در واقع افراد خلاق دارای توانایی هستند که میتوانند مسئله را از جنبههای مختلف بررسی کنند و در مدت کوتاهی ایدهها و راهحلهای متعددی پیشنهاد نمایند که بسیاری از آنها تازگی دارند و قبلا برای حل این مسئله به کار نرفتهاند.
ممکن است بعضی از این ایدهها غیرمنطقی و یا غیرعملی به نظر برسند، ولی فرد خلاق با نگرش خلاقانه خود به موضوع، با تغییر و ترکیب این ایدههای به ظاهر غیرمنطقی، راهحل یا راهحلهایی را ارئه میدهد که بسیار بهتر و موثرتر از روش معمول، مشکل را حل میکند.